دانشگاه تبریز
نشریه علمی پژوهشی مدیریت کسب و کارهای بین المللی
2588-5057
2717-2465
3
3
2020
10
22
مرور سیستماتیک عوامل کلیدی موفقیت جهانزادها
1
21
FA
مژده
خوشنویس
گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران
m.khoshnevis@ut.ac.ir
هاشم
آقازاده
گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران
haghazade@ut.ac.ir
منوچهر
انصاری
null
گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران
mansari@ut.ac.ir
سید حسین
خبیری
گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران
hosseinkhabiri@ut.ac.ir
10.22034/jiba.2020.11373
از آنجایی که جهانزادها برای آینده کسبوکار اهمیت زیادی دارند و با توجه به اینکه یافتههای تحقیقات پیشین پراکنده میباشد، نیاز به توسعه مدلهای مفهومی یکپارچه و چارچوبهای نظری جامع وجود دارد. همچنین، ضرورت بررسی کلی پژوهش درباره جهانزادها در کارهای پژوهشی قبلی ذکر شده است. این مشکلات در ادبیات جهانزاد و نیاز به توسعه چارچوب جامع، انگیزه اصلی برای انجام این پژوهش مروری است. در نتیجه، هدف از این مقاله، یکپارچهسازی و تجمیع تمام مطالعات تجربی در جهان در رابطه با عوامل کلیدی موفقیت بنگاههای جهانزاد در یک چارچوب جامع است. بنابراین، با استفاده از روش مرور سیستماتیک با طی مراحل شناسایی سؤالات پژوهش، شناسایی معیارهای شمول و حذف، جستجو با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط و استخراج و ترکیب دادهها، یافتههای 85 مطالعه تجربی (فقط مطالعاتی که در مورد موفقیت اولیه جهانزادها بودند) را خلاصه و در یک چارچوب مفهومی جامع ترکیب کردیم. بر اساس چارچوب توسعهیافته، فرصتهای آتی برای پژوهش، کاربردهای نظری و عملی و نیز شکافهای نظری و زمینهای پیشنهاد میگردد.
جهانزادها,کسبوکار بینالمللی,مرور ادبیات سیستماتیک
https://jiba.tabrizu.ac.ir/article_11373.html
https://jiba.tabrizu.ac.ir/article_11373_9a198b3cb09fc15c751e31a9c6c5c994.pdf
دانشگاه تبریز
نشریه علمی پژوهشی مدیریت کسب و کارهای بین المللی
2588-5057
2717-2465
3
3
2020
10
22
عوامل پیش بین بازآفرینی علامت تجاری در سطح شرکت براساس الگوی معادلات ساختاری
23
40
FA
محمدرضا
حمیدی زاده
0000-0002-7325-0516
استاد گروه و هیات علمی مدیریت بازرگانی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهیدبهشتی
m-hamidizadeh@sbu.ac.ir
آذین
ساکی پور
دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن،تهران،ایران
sakipour.as@gmail.com
سید مهدی
جلالی
استادیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی فیروزکوه
jalali@iaufb.ac.ir
10.22034/jiba.2020.11381
برخورداری از علامت تجاری قوی، اولویت بسیاری از سازمانها و شرکتهاست، و بازآفرینی علامت تجاری در زمره استراتژیهای پیچیده بازاریابی قرار دارد. هدف مطالعه، بررسی عوامل پیشبین بازآفرینی علامت تجاری در سطح شرکت برای صنایع غذایی کشور است. این پژوهش از منظر هدف کاربردی و برحسب ماهیت دادهها و نحوه گردآوری آنها از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری مدیران و کارشناسان ستادی (بخش بازاریابی) شرکتهای صنایع غذایی شهر تهران میباشند، حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران شامل 292 نفر مدیران و کارشناسان شرکتهای صنایع غذایی شهر تهران میباشد. همچنین، الگوی مفهومی پیشنهادی از طریق روش معادلات ساختاری برای برآورد الگو استفاده شد. جهت اعتبارسنجی از پرسشنامه استفاده شده که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تایید و روایی برپایه تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق آمادگی سازمانی برای بازآفرینی و حمایت سازمانی از تغییر از طریق ایجاد هویت علامت تجاری، نظارت و کنترل مستمر و موقعیتیابی مجدد در بازار بر بازآفرینی علامت تجاری در سطح شرکت تأثیر مثبت و معنیدار دارند. همچنین، تجهیز و تخصیص منابع و ایجاد ارزش ویژه از طریق اتخاذ چشمانداز و رویههای کلان و اتخاذ راهبردهای تبلیغات اثربخش بر بازآفرینی علامت تجاری در سطح شرکت تأثیر مثبت و معنیدار دارد. قوانین سخت گیرانه و رقبای تجاری بهعنوان عوامل مداخهگر تأثیر منفی و معنیدار بر اتخاذ چشمانداز و رویههای کلان و اتخاذ راهبردهای تبلیغات اثربخش دارند. امروزه بازآفرینی علامت تجاری مهمترین وظیفه شرکت است و برای افزایش اثربخشی علامت تجاری، سیستم مدیریتی و ایجاد هویت علامت تجاری باید بهبود یابد.
برند,نام تجاری,علامت تجاری,بازآفرینی علامت تجاری,عوامل کلیدی
https://jiba.tabrizu.ac.ir/article_11381.html
https://jiba.tabrizu.ac.ir/article_11381_220f5676f5d7be518dc9c9c2244e768b.pdf
دانشگاه تبریز
نشریه علمی پژوهشی مدیریت کسب و کارهای بین المللی
2588-5057
2717-2465
3
3
2020
10
22
اعمال نفوذ سیستمهای کسب و کار برعملکرد زنجیره تأمین شرکتهای صادراتی استان تهران با درنظر گرفتن نقش تعدیلکننده نوآوری فرآیند و عدماطمینان
41
63
FA
امیر محمد
خانی
0000-0001-8798-2956
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی گرایش کیفیت و بهرهوری، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
amir_khani@atu.ac.ir
محسن
مطیعی
0000-0003-4916-5589
استادیار گروه مدیریت دولتی و کارآفرینی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
motiei@atu.ac.ir
10.22034/jiba.2020.11374
امروزه ظهور فناوری اطلاعات در حوزه صادرات موجب افزایش تجارت کالاها و خدمات صادراتی در حوزه جهانی شده است و همین امر دلیل محکمی برای ایجاد کیفیت در عرصه کالاهای تولیدی در بازار رقابت جهانی شده است. کیفیت و سرعت عرضه کالاهای صادراتی در یک کشور باعث میشود رتبه صادراتی آن کشور در بازارهای بینالمللی نیز افزایش یابد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اعمال نفوذ سیستمهای کسبوکار بر عملکرد زنجیره تأمین با در نظر گرفتن نقش تعدیلکننده نوآوری فرآیند و عدم اطمینان میباشد. جامعه آماری در این پژوهش شرکتهای صادراتی استان تهران در نظر گرفته شده است. برای بهدست آوردن حجم نمونه از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای استفاده گردید و برای جمعآوری دادهها نیز پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار SmartPLS استفاده شده است. یافتههای تحلیلی تحقیق نشان میدهد عوامل سازمانی شامل جهتگیری فنآوری فعال، اتصال فناوری اطلاعات، ارتباطات داخلی تأثیر مثبتی بر اعمال نفوذ سیستمهای کسبوکار دارد. همچنین مشخص شد عوامل درون سازمانی شامل ایضاً فشار اعضای زنجیره تأمین و کیفیت ارتباط با اعضا تأثیر مثبتی بر نفوذ سیستمهای کسبوکار دارد. درحالیکه تأثیر نوآوری فرآیند و عدم قطعیت به عنوان تعدیلکننده تأیید نشد. با توجه به رقابتی شدن و شرایط حاکم کشور درزمینه صادرات باید سعی کرد بستری مناسب برای ایجاد نوآوری فرآیندها ایجاد کرد تا با استفاده از فرآیندهای خودکار موجب افزایش سرعت و دقت و کاهش هزینهها در زمینه صادرات شد.
اعمال نفوذ سیستمهای کسب و کار,عملکرد زنجیره تامین,نوآوری فرآیند,عدم قطعیت
https://jiba.tabrizu.ac.ir/article_11374.html
https://jiba.tabrizu.ac.ir/article_11374_0ccc78b03341881c9d840d44fbf27f12.pdf
دانشگاه تبریز
نشریه علمی پژوهشی مدیریت کسب و کارهای بین المللی
2588-5057
2717-2465
3
3
2020
10
22
بررسی تأثیر قابلیتهای بازاریابی و استراتژیهای بازاریابی بر عملکرد تجاری شرکتهای صادراتی (موردمطالعه: صنعت شکلات در شهر تبریز)
65
87
FA
باقر
عسگرنژاد نوری
دانشیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
asgarnezhad.research@uma.ac.ir
قاسم
زارعی
دانشیار مدیریت بازرگانی، گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
zarei@uma.ac.ir
رامین
بشیرخداپرستی
استادیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران.
r.bashirkhodaparast@urmia.ac.ir
سمیه
صائب نیا
کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی، گروه مدیریت، موسسه آموزش عالی نوین، اردبیل، ایران.
saebniya@e.novinardebil.ac.ir
امین
ناظر اصل
کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی، گروه مدیریت، موسسه آموزش عالی نوین، اردبیل، ایران.
engelabemehr@e.novinardebil.ac.ir
10.22034/jiba.2020.11396
امروزه با گسترش روند جهانیشدن، افزایش رقابت، ورود شرکتهای مختلف داخلی و خارجی، محصولات متنوع و پیشرفت تکنولوژی، حفظ رضایت و وفاداری مشتری مشکل شده است؛ بنابراین بهرهگیری از قابلیتها و استراتژیهای بازاریابی جهت بقا در صحنه رقابت امر ضروری به نظر میرسد؛ چراکه این دو عامل میتواند زمینهساز مناسبی برای بهبود عملکرد تجاری شرکت فراهم نماید. بر این اساس در این پژوهش قصد بر این است تا تأثیر قابلیتها و استراتژیهای بازاریابی بر عملکرد تجاری شرکتهای صادراتی در صنعت شکلات شهر تبریز بررسی شود. جامعه آماری شامل تمامی مدیران و کارمندان ارشد شرکتهای صادرکننده شکلات در شهر تبریز است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 215 نفر به دست آمد که بر اساس روش نمونهگیری غیر تصادفی قضاوتی انتخاب شدند. بهمنظور اندازهگیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه بر اساس روایی سازه، تشخیصی و همگرا و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. آزمون مدل پژوهش بر اساس روش معادلات ساختاری و نرمافزار LISREL انجام گرفت. نتایج نشان داد که قابلیتهای معماری بازاریابی، قابلیتهای تخصصی بازاریابی و قابلیتهای میان وظیفهای بازاریابی براثر بخشی درونی و بیرونی پیادهسازی استراتژیهای بازاریابی صادراتی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین تأثیر مثبت و معنادار اثربخشی درونی براثر بخشی بیرونی پیادهسازی استراتژیهای بازاریابی صادراتی تائید شد. نهایتاً تأثیر مثبت و معنادار اثربخشی بیرونی پیادهسازی استراتژیهای بازاریابی صادراتی بر عملکرد تجاری شامل عملکرد مشتری، عملکرد بازار و عملکرد مالی تائید شد.
استراتژیهای بازاریابی,قابلیتهای بازاریابی,عملکرد تجاری,صنعت شکلات
https://jiba.tabrizu.ac.ir/article_11396.html
https://jiba.tabrizu.ac.ir/article_11396_fe243b79760c269032dad643a5b6338a.pdf
دانشگاه تبریز
نشریه علمی پژوهشی مدیریت کسب و کارهای بین المللی
2588-5057
2717-2465
3
3
2020
10
22
تعیین پیکرهبندی دانش در فرایند بین المللی شدن شرکتهای دانش بنیان ایران، مطالعه موردی تجهیزات پزشکی
89
113
FA
امیر
ذاکری
0000-0002-6530-8933
استادیار دانشکده مدیریت، اقتصاد و مهندسی پیشرفت، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران
zakery@iust.ac.ir
محمدصادق
صارمی
پژوهشگر پژوهشکده مطالعات فناوری، تهران، ایران
saremi@tsi.ac.ir
10.22034/jiba.2020.11444
کسبوکار بینالملل شرکتهای دانشبنیان برای رشد، نوآوری و بقای این شرکتها اهمیت زیادی دارد. محدودیتهای متعدد پیشِروی شرکتهای کوچک و متوسط در مسیر بینالمللی شدن، اهمیت اکتساب دانش و یادگیری مداوم را دو چندان میکند. هدف این مقاله تعیین پیکرهبندی (انواع و منابع) دانش در فرایند بینالمللی شدنِ شرکتهای دانشبنیان با تمرکز بر حوزه تجهیزات پزشکی پیشرفته است. بدین منظور با اتخاذ یک رویکرد کیفی، مصاحبههایی در تابستان و پاییز سال 1398 با مدیران عامل هشت شرکت دانشبنیانِ صادرکننده در این صنعت صورت گرفت. نتایج تحلیل محتوا نشان میدهد دانش فناورانه و دانش بازار عمدتاً از دو روش تجربه مستقیم و یادگیری نیابتی یا واسطهای حاصل شده است؛ ولی دانش بینالمللی شدن بهعنوان سومین حوزه دانشی مهم در میان این شرکتها شکل نگرفته است تا بتواند نقش یکپارچهکنندگی دانش فناورانه و دانش بازاری را متناسب با استراتژی حضور شرکت در بازارهای بینالمللی ایفا نماید. بااینحال، برخی شرکتهای دارای تجربه و عملکرد صادراتی بالا، با تجربه مستقیم دانش اولیهای در این حوزه کسب کرده و به نیاز خود برای تقویت دانش واقف شدهاند. تقویت مشاورین، ایجاد شبکههای همکاری داخلی و بینالمللی و زمینهسازی برای حضور مدیران دارای تجریبات بینالمللی در شرکتها، برخی راهکارهایی است که میتواند به تقویت پیکرهبندی دانش در اختیار شرکتهای دانشبنیان برای بینالمللی شدن کمک نماید.
بینالمللی شدن (M160),یادگیری (D830),نوآوری فناورانه (O320)
https://jiba.tabrizu.ac.ir/article_11444.html
https://jiba.tabrizu.ac.ir/article_11444_4dd9a48b58151a351bcb3f74030ac4b7.pdf
دانشگاه تبریز
نشریه علمی پژوهشی مدیریت کسب و کارهای بین المللی
2588-5057
2717-2465
3
3
2020
10
22
بررسی اثر کشور مبداً بر تمایل به پرداخت؛ تبیین نقش حس ملیگرایی و ریسک ادراک شده
115
134
FA
محسن
نظری
0000-0003-2861-2052
دانشیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
mohsen.nazari@ut.ac.ir
شادی
مرآتی
کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
shadimerati@gmail.com
هانیه
فتحی
دانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران
hanieh.fathi@ut.ac.ir
10.22034/jiba.2020.11487
هدف اصلی این تحقیق تعیین اثر کشور مبدا، ملیگرایی وریسک ادراک شده بر قیمتی که مصرفکنندگان ایرانی تمایل به پرداخت آن برای محصولات با مبدأ متفاوت دارند است. همچنین میزان تمایل به پرداخت را برای کشورهای مختلف (کشورهایی با تصویر مثبت کشور مبداً مانند آلمان و کشورهایی با تصویر منفی کشور مبداء مانند چین) در طبقات کالایی مختلفی از جمله یخچال، کفش ورزشی و لاستیک خودرو برآورد شده است و اثر ملیگرایی و ریسک ادراک شده به عنوان متغیر میانجی نیز سنجیده شده است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی- پیمایشی، و از نظر گردآوری دادهها کتابخانهای- میدانی میباشد. جمعآوری دادهها با پرسشنامه میان پرسنل و مراجعهکنندگان به کتابخانه ملی انجام شده و دادههای گردآوری شده از 179 پرسشنامه تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از بررسی دادهها و آزمون فرضیهها نشان داد، کشور مبداً کالاها بر روی پتانسیلهای قیمتی محصولات تاثیر دارد و مصرفکنندگان ایرانی تمایل به پرداخت 20 تا 40 درصد پول بیشتر برای کالاهای ساخت آلمان نسبت به کالاهای ساخت ایران دارند و همچنین 20 تا 40 درصد پول کمتر برای کالاهای ساخت چین نسبت به کالاهای ساخت ایران دارند. این درصد برای کالاهای مختلف بر حسب ریسکهای مالی و اجتماعی و سلامتی متفاوت میباشد.
کشور مبدا,قیمتگذاری,تمایل به پرداخت,ملیگرایی,ریسک ادراک شده
https://jiba.tabrizu.ac.ir/article_11487.html
https://jiba.tabrizu.ac.ir/article_11487_a96b9b173479b6f7faae45647c7ce272.pdf
دانشگاه تبریز
نشریه علمی پژوهشی مدیریت کسب و کارهای بین المللی
2588-5057
2717-2465
3
3
2020
10
22
تاثیر کیفیت خدمات و قیمت منصفانه بر رضایت مشتری با نقش میانجی تصویر شرکت (بررسی و مقایسه فعالیت اپراتورهای تلفن همراه در عرصه بینالمللی)
135
150
FA
سیدصمد
حسینی
استادیار گروه مدیریت دانشکده اقتصاد، مدیریت و بازرگانی دانشگاه تبریز
sshtu2000@yahoo.com
محمد
فاریابی
دانشیار گروه مدیریت، دانشکده اقتصاد، مدیریت و بازرگانی دانشگاه تبریز
faryabi@tabrizu.ac.ir
محمدرضا
قلی زاده
مدیریت، دانشکده اقتصاد و مدیریت، دانشگاه تبریز، تبریز
m.qolizadeh94@gmail.com
مرتضی
قلی زاده
گروه مدیریت، دانشکده اقتصاد و مدیریت، پردیس دانشگاه تبریز
mortaza_gholizadeh@yahoo.com
10.22034/jiba.2021.30732.1082
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر متغیرهای کیفیت خدمات و قیمت منصفانه ادراک شده بر رضایت مشتری به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق تصویر شرکت است. بر اساس پیشینه نظری و تجربی، مدل مفهومی پژوهش در قالب چهار فرضیه تدوین شده است. جامعه آماری، استفاده کنندگان از خدمات شرکت ایرانسل در ایران و ترکسل در ترکیه است که نمونه مورد نظر از بین آنها به روش تصادفی ساده انتخاب گردید. حجم نمونه انتخاب شده برای شرکت ایرانسل 315 و برای شرکت ترکسل 295 است. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه الکترونیکی بوده و روایی محتوایی آن با استفاده از روش های CVI و CVR مورد تایید قرار گرفت و همچنین پایایی آن با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تایید شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که کیفیت خدمات ادراک شده بر رضایت مشتری هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و از طریق تصویر شرکت تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که قیمت منصفانه ادراک شده به صورت مستقیم بر رضایت مشتری تاثیر مثبت و معنادار دارد ولی تاثیر غیرمستقیم آن، با نقش میانجی تصویر شرکت تایید نشد. در نهایت با استفاده از آزمون تی دو نمونه مستقل، میانگین رضایت مشتریان از خدمات اپراتورهای ایرانسل در ایران و ترکسل در ترکیه مورد مقایسه قرار گرفت که نتایج نشان دهنده عدم وجود تفاوت معنادار در میزان رضایت مشتریان از خدمات این شرکتها است.
رضایت مشتری,قیمت منصفانه ادراک شده,کیفیت خدمات,تصویر شرکت
https://jiba.tabrizu.ac.ir/article_13821.html
https://jiba.tabrizu.ac.ir/article_13821_a01516cf54291e20ac126e70a85d3481.pdf